پرووانس، دهه ي 1930. «اوگولن سوبيران» (اوتوي) به کمک توطئه اي که با عمويش، «سزار» (مونتان) طرح کرده بود، در کسب و کار پرورش گل به موفقيت رسيده است. او دل باخته ي «مانون» (بئار)، دختر «ژان دو فلورت»، (مزرعه داري که طي اين توطئه به خاک سياه نشست و مرد) شده است.
اوايل قرن بيستم «جان ريد» (بيتي)، روزنامه نگاري راديکال، رابطه اي پرفراز و نشيب با نويسنده اي به نام «لوييز برايانت» (کيتن) دارد.«ريد»، هم چنين با گروهي از شخصيت هاي سرشناس معاصر خود برخوردها و رفت و آمدهايي داشته است.
هنگامی که جوانی به شهر خود در مونتانای دهه ۱۸۷۰ بازمیگردد تا میراث خانوادگیاش را مطالبه کند، رازهای مدفون گذشته شهر سربرمیآورند و به خشونت دامن میزنند. او در این میان، بین یک کلانتر که مصمم به برقراری نظم است و یک غریبه مرموز که قصد ویرانی دارد، گرفتار میشود.
جمال یک کارگر سطح پایین است که در یک پارک تفریحی کهنه و قدیمی کار می کند اما اتفاق جالبی برای او رخ می دهد او پس از افتادن در یک خندق متوجه می شود که به سالها قبل یعنی سال ۱۳۲۸ میلادی بازگشته است...
گروهی توریست که به یکی از مردابهای نیواورلئان رفته اند،در طبیعت گم شده و سرگردان می شوند.اما شبی که قرار بود برای آنها مملو از شادی و تفریح باشد تبدیل به کابوسی وحشتناک می شود...
بعد از اینکه لی فونگ، اعجوبه کونگ فو، به شهر نیویورک نقل مکان میکند، توجه ناخواسته یک قهرمان محلی کاراته را به خود جلب میکند و با کمک آقای هان و دنیل لاروسو، سفری را برای شرکت در مسابقات نهایی کاراته آغاز میکند.