گروهی از جوانان برای به دست آوردن پول نقد سریع، به یک مزرعه دوردست ماری‌جوانا می‌روند. اما آنها رازهای تاریک آن مکان را کشف می‌کنند و اکنون باید برای فرار از کوهی که در آن گرفتار شده‌اند تلاش کنند.
الا زنی دل‌زده از زندگی، برای یافتن آرامش و خودشناسی به پاریس سفر می‌کند و در آن شهر با چالش‌ها و تجربیات جدیدی روبرو می‌شود.
داستان ستودنی ایرنا گوت، زنی با اراده‌ای راسخ، از دریچه‌ی چشمان او روایت می‌شود. او با فداکاری جان خود، نسلی از یهودیان را از هول و هراس هولوکاست نجات داد و بار دیگر ثابت کرد که روح انسان حتی در تاریک‌ترین دوران نیز قادر به غلبه بر ظلم و ستم است.
ارباب اودا نوبوناگا در ژاپنی که در آن سرداران رقیب با یکدیگر می‌جنگند، قصد دارد با به راه انداختن جنگ علیه چندین طایفه، کشور را تحت کنترل خود درآورد. آراکی موراشیگه، یکی از دست‌نشاندگان او، شورش می‌کند و بلافاصله ناپدید می‌شود...
اوون که در دوران کودکی از فرقه‌ای خشونت‌آمیز گریخته بود، با ورود دوباره شکنجه‌گرانش به زندگی جدیدش، بار دیگر درگیر گذشته هولناک خود می‌شود. این بار نه تنها اوون، بلکه هیچ کس دیگری نیز از دست آنها در امان نخواهد بود.
رینکا، برنامه‌ریز تنهایی که مراسم ازدواج دیگران را تدارک می‌بیند، با تردید به یک اپلیکیشن دوستیابی می‌پیوندد و با مردی مرموز آشنا می‌شود. همزمان، پرونده‌هایی از قتل‌های زنجیره‌ای با قربانیانی که از کاربران این اپلیکیشن هستند، به دست پلیس می‌رسد و نامزد رینکا به عنوان مظنون اصلی این جنایت‌ها مورد تحقیق قرار می‌گیرد.
زن جوانی که در زندگی خود هیچ هدفی ندارد، به دلیل مستی تصادف می‌کند و مجبور به پرستاری از یک زن مسن لهستانی می‌شود. این تجربه، فرصتی برای اوست تا به بلوغ برسد.
کریکت که تعطیلات خانوادگی را قبل از شروع خراب می‌کند، برای جبران اشتباه خود، خانواده‌اش را داوطلب مأموریتی کشاورزی در فضا می‌کند.
مارینا، دانش‌آموزی ممتاز، در کنار پدرش، یک قاتل حرفه‌ای، و مادرش که معلول است، زندگی می‌کند. هنگامی که پدر مارینا در حین انجام مأموریتی کشته می‌شود، زندگی او دگرگون می‌شود. او ناچار می‌شود که مسؤولیت ادارهٔ کار خانوادگی را بر عهده بگیرد و از مادرش نیز مراقبت کند.
زن جوانی پس از تحصیل در خارج به کشور خود بازمی‌گردد و با حقایق پنهانی از سوی خانواده‌اش روبرو می‌شود.
